.: آوای آتش آبی :.

... بشنو از این دل خسته من ...

.: آوای آتش آبی :.

... بشنو از این دل خسته من ...

...

بـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاد میاد

یه باد سنگین وحشی میخواد منو از رو زمین پرت کنـــــــــــه

قصد نابود کردن منو داره !!!

چـــــــــــــــــــــــــــــــرا ؟؟؟ شاید میخواد آرزوهامو با خودش ببره !!!

...

بـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرف میاد

یه برف سنگین و سرد میخواد منو چال کنــــــــه

قصد نابود کردن منو داره‌ !!!

چـــــــــــــــــــــــــــــرا؟ شاید میخواد سیاهیمامو سفید کنه !!!

...

بــــــــــــــــــــــــارون میاد

یه بارون سنگین و درد ناک میخواد منو از خاکها بشـــــــــــــوره

قصد نابود کردن منو داره‌ !!!

چـــــــــــــــــــــــــرا؟ شاید میخواد کسی اشکامو نبینه !!!

...

خـــــــــــــــــــورشید از پشت ابرا بالا میاد

قصد نابود کردن منو داره !!!

چـــــــــــــــــــــــرا؟ شاید میخواد با نور و گرماش منو بسوزونه تا کسی سوختنمو نبینه !!!

...

یه غریبه از راه میرسه

قصد نابود کردن منو داره !!!

چــــــــــــــــــــرا؟ شاید میخواد ساده و پاک بودنم و از من بگیره !!!

...

آخــــــــــــــــــــــرش چی شد؟

باد آرزوهامو با خودش نبرد ...

برف سیاهیامو پاک نکرد ...

بارون اشکامو قایم نکرد ...

آفتاب با نور و گرماش سوختنمو پنهان نکرد ...

غریبه ...

...

سادگی و پاک بودنم رو ... تمام احساساتم رو ... تمام آرزوهام رو ...

از من دزدید و برد ...

یه جای دور که کسی دستشون بهشون نرسه ... حتی من

توی خاکها و سیاهی ها و گرما ... چالشون کرد ...

و به سراغ دیگری رفت ...